English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7882 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breaks U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
break U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
xt U صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
storage location U مکان انباره محل انباره
options U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
option U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
shift click U ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case U حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
Apple Key U کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key U کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM U ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
printed U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
clicks U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
click U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key U کلید عملیاتی کلید تابعی
enhance U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at U قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhancing U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys U مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
duple U دوبل
double diode U دیود دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
double amplitude U دامنه دوبل
double integral U انتگرال دوبل
doubles U بازی دوبل
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
double seam U درز دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
double knot U گره دوبل
double refraction U انکسار دوبل
double refraction U شکست دوبل
fours U مسابقه دوبل
doubled up U بازی دوبل
doubled U بازی دوبل
double U بازی دوبل
double belt U تسمه دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
double-check U کیش دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
double-checked U کیش دوبل
double-checks U کیش دوبل
double-checking U کیش دوبل
twin lever U اهرم دوبل
double check U کیش دوبل
twin conductor U هادی دوبل
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
double earth fault U اتصال زمین دوبل
indenture U دوبل کردن قرارداد
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
double knee U لوله زانویی دوبل
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
double integration method U روش انتگرال دوبل
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
dual crank U میل لنگ دوبل
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
double four spindle machine U دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double keyway broach U مته دستی با جا خار دوبل
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double frame hobbing machine U دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
double accentric press U پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
mass storage U تل انباره
store U انباره
storing U انباره
storage device U انباره
capacitor U انباره
accumulator U انباره
storage battery U انباره
storage U انباره
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
sequential storage U انباره ترکیبی
stocked U انباشته انباره
core storage U انباره هستهای
stock U انباشته انباره
permanent store U انباره دائمی
dynamic storage U انباره پویا
primary storage U انباره اولیه
program storage U انباره برنامه
working storage U انباره کاری
permanent storage U انباره دائمی
ws U انباره دایر
parallel storage U انباره موازی
protected storage U انباره محفوظ
fixed storage U انباره ثابت
cesspool U انباره فاضلاب
virtual storage U انباره مجازی
capacitor store U انباره خازنی
bulk storage U انباره پرگنجایش
bulk storage U انباره پر گنجایش
buffer storage U انباره میانگیر
heat sink U انباره حرارتی
backing store U انباره پشتیبان
backing storage U انباره پشتیبان
high storage U انباره بالا
internal storage U انباره داخلی
auxiliary storage U انباره کمکی
intermediate storage U انباره واسط
volatile storage U انباره فرار
associative stopage U انباره انجمنی
file storage U انباره فایل
external store U انباره خارجی
core storage U انباره چنبرهای
electrostatic storage U انباره الکترواستاتیکی
control store U انباره کنترل
nesting storage U انباره پشتهای
nesting storage U انباره تودرتو
energy storage U انباره ی انرژی
store U انباره کردن
storing U انباره کردن
matrix storage U انباره ماتریسی
external storage U انباره خارجی
two level store U انباره دو سطحی
main storage U انباره اصلی
magnetic storage U انباره مغناطیسی
local storage U انباره محلی
circulating storage U انباره گردشی
associative storage U انباره انجمنی
storage unit U واحد انباره
storage cycle U سیکل انباره
storage location U مکان انباره
disk storage U انباره گردهای
storage location U موقعیت انباره
storage protection U حفافت انباره
storage compaction U فشردگی انباره
storage cell U سلول انباره
storage cell U یاخته انباره
storage allocation U تخصیص انباره
storage array U ارایه انباره
storage buffer U میانگیر انباره
storage capacity U گنجایش انباره
storage capacity U فرفیت انباره
static storage U انباره ایستا
storage register U ثبات انباره
reserve accumulator U انباره کمکی
regenerative storage U انباره باززا
storage cycle U چرخه انباره
real storage U انباره واقعی
secondary storage U انباره ثانویه
serial storage U انباره سری
serial storage U انباره نوبتی
secondary storage U انباره ثانوی
temporary storage U انباره موقتی
temporary storage U انباره موقت
storage device U دستگاه انباره
tape storage U انباره نواری
switch storage U انباره گزینهای
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
online storage U انباره درون خطی
sequential storage device U دستگاه انباره ترتیبی
nondestructive storage U انباره غیر مخرب
erasable storage U انباره پاک شدنی
offline storage U انباره برون خطی
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
nonerasable storage U انباره پاک نشدنی
Recent search history Forum search
1صفحه کلید فارسی
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
0انباره خارجی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com